مهندس صلاح‌الدین عباسی

فصل پنجم
اشاراتی به نظریات برخی تاریخ‌نگاران

جمیل روژبیانی:
مسلمانان با همکاری و راهنمایی کردها توانستند از کوهستانهای صعب‌العبور بگذرند و بر امپراطوری ساسانی غالب شوند.
کردها در اهواز و براز روز و شهر زور و حلوان و کرمانشاه و مناطق بسیار دیگر از در صلح در آمدند. ( تاریخ حسن ویهی و عیاری ص6 )
چنین پیداست کردها، که از ستم ساسانیان به تنگ آمده بودند، ‌به راهنمایی سپاه اسلام پرداختند و برای شاهنشاه نجنگیدند و تمام شهرها را بدون جنگ و از راه صلح به دست مسلمین سپردند و سپاه ساسانی بدون کمک کردها توانایی جنگیدن نداشت و هر وقت کردها با مسلمین صلح کرده‌اند ساسانیان عقب‌نشینی و فرار کرده‌اند. ( همان منبع ص 156 و 157 )

برازروز و مهروز و مندلی و حلوان و شهرزور و کرمانشاه و سیروان و سیمره و ایزه و شوش و خانقین از راه صلح درآمدندند ( وڵاتگیری ره‌شه خاک ص 11 – خانقین در تاریخ )

چنین پیداست که تعدادی از کردها با سپاه اسلام همکاری کرده باشند، ‌سعد یکنفر کُرد بنام قباد را به جای قعقاع (از فرماندهان مسلمان و اصحاب رسول خدا بود ) به فرماندهی حلوان تعیین کرد (تاریخ حسن ویهی ص 157 )

یک نیروی اسلامی ‌از تکریت به سوی کردستان آمد، آنها از کوه حمرین به بوازیج آمدند و از کنار دره خاصه پایین و از عیث به رازانات و دشت افخار و علی سرای می‌‌روند و از آنجا به خوی لین وخُلنجان و طوز خورماتر و دکوک و دقوقا وکرکوک وقره هنجیر و هزار کانی می‌‌روند تمام این مناطق که در جنوب شرقی کردستان قرار دارند از در صلح وآشتی در آمدند و شمال و مغرب کردستان شامل مناطق جزیره وآمد و موصل و همکاری و هه‌ولێر و مناطق آذربایجان و ارمنستان نیز همچنین …دلیل اینکه کردها به این آسانی با مسلمانان صلح کردند این بود که می‌‌خواستند از ظلم و ستم ساسانیان رها شوند ( وڵاتگیری ره‌شه خاک ص11 چاپ اول )

ابن اعثم:

از جلولا تا نهاوند، تمام شهرها با مسلمانان پیمان صلح بستند ( کتاب الفتوح ج2 ص47)

مسلمانان بدون جنگ وارد خانقین و قصر شیرین و حلوان شدند (کتاب الفتوح ج2 ص280)

عیاض بن غنم، عمرو بن سعد را بسوی سنجار فرستاد آنها صلح کردند ( همان منبع ج1 ص339 )

بلاذری:

هاشم به سوی حلوان رفت، صلح کردند سپس به سوی دینور و از آنجا به کرمانشاه رفت و آنها هم صلح را پذیرفتند ( فتوح البلدان ص111 )

عیاض شهرهای رقه و حران و رها و نصیبین و میا فارقین و قرقیسیا و روستاهای اطراف رود فرات و شهرهای دیگر را از راه پیمان و صلح و آشتی آزاد کرد ( همان منبع ص 207 )



ابن اثیر:

نعیم و قعقاع به سوی همدان رفتند و با حاکم شهر صلح کردند ( الکامل ج3 ص6 )

سپاه اسلام به سوی آمد رفت حاکم آنجا زنی بود بنام ماریام، که خود و تمام خانواده اش مسلمان شدند و به آسانی شهر آزاد شد ( الکامل ج2 ص202 )

مسلمانان و ساکنین رقه با هم پیمان صلح امضا کردند، ناحیه جزیره آسانترین منطقه ای بود که به دست مسلمین افتاد (الکامل ج2ص153 )

مسلمانان زمینها را به صاحبان اصلی آن برگرداندند (الکامل ج2 ص208 )

واقدی:

بعضی از تاریخ نویسان می‌‌گویند که در شهر نصیبین جنگ سختی بین مسلمانان و رومیان در گرفته است اما بیشتر مورخین می‌‌گویند که در زمان رسول خدا هیئتی از شهر نصیبین وارد مدینه شده و با رسول خدا مذاکره کردند و هنگامیکه در زمان عمر سپاه اسلام به نصیبین نزدیک شد، طی مراسم زیبایی ساکنین شهر به همراه حاکم آنجا به نام طریاطس به پیشواز مسلمین رفتند و همگی مسلمان شدند و کلیسا و عبادتگاهها را به مسجد تبدیل کردند، ‌طریاطس مجدداً به حاکمیت آنجا انتخاب شد. حکومتش تا زمان مرگش در دوران عثمان خلیفه سوم ادامه داشت ( فتوح الشام ج2 ص103 )

که برای پیشگیری از اطاله مطلب تنها به ذکر بعضی از منابع اشاره می‌‌کنم:

خضری بگ ـ تاریخ الامم الاسلامیه‌ی صفحات 218ـ 225

محمود شیت خطاب ـ قادة فتح العراق و الجزیرة صفحات 127ـ 227ـ 404ـ 473ـ 481ـ 487

اسد الغابه‌ی ـ ج3 صفحه 264

طبری ـ ج2 صفحه 156

الاستیعاب ج3 ص1243

واقدی ـ فتوح الشام ج2 صفحات 65ـ 85ـ 88ـ 102ـ 103

بلاذری ـ صفحه181 ـ ج1 صفحه 207

آزاد سازی باب الابوب و بخش چهارم ارمنستان:

قسمتی از مناطق کردنشین در اختیار امارت ارمنستان قرارداده شده بود که مرکز آن شهردوین بود.

بعضی از مورخین معتقدند که خانواده صلاح‌الدین ایوبی ساکن این شهر بوده است. مسلمانان با کسب اجازه از عمر بن خطاب به سوی این منطقه پیشروی کردند. شهر مکس بر سر راه دوین قرار داشت. فردی به نام واردیک حاکم مکس بود. بنابر روایاتی واردیک کرد بوده است. او با مسلمین متحد شد و با کمک او شهر دوین آزاد گردید.

از طرف دیگر سراقه به دستور عمر به سوی منطقه باب حرکت کرد و از آن طرف به حبیب بن مسلم پیغام داد تا از جزیره ب?